از معماری روم شرقی چه می­دانید؟

معماری روم شرقی یا همان بیزانس، به معماری گفته می‌شود که از سال ۳۳۰ تا ۴۵۳ میلادی در محدوده امپراتوری روم شرقی به وجود آمده بود. معماری در آن دوران، به علت وجود ملیت­های مختلف تابع امپراتوری روم شرقی و همچنین طولانی بودن دوران حاکمیت بیزانس، تنوع فراوانی از نظر طراحی و مصالح داشت. معماری بیزانس یا روم شرقی، با تأسیس پایتخت امپراتوری توسط کنستانتینوس اول، بر کرانه تنگه بوسفروس، با نام کُنستانتینوپولیس، متولد شد.

تاریخچه معماری روم شرقی

سبک معماری روم شرقی یا بیزانس، در شهر بیزانس به متولد شد. یونانیان، شهری به نام بیزانس در کنار بوسفور، در قرن هفتم قبل از میلاد، برپا کرده و در سال ۱۹۶ میلادی رومیان آن شهر را از آن خود کردند. دیوکلسین در دوران آشوب‌های امپراتوری، امپراتوری روم را بین چهار نفر تقسیم کرد و خودش به حکومت بر متصرفات شرقی پرداخت که شامل مصر، یونان، مقدونیه و ارمنستان بود. در سال ۳۳۰ با امپراطوری کنستانتین اول، شهر جدید و بزرگ­تری در آن مکان ساخته شد. کنستانتین، آن شهر را کنستانتینوپل نام‌گذاری کرد که بعدها به قسطنطنیه تغییر یافت و امروزه آن را به عنوان استانبول می‌شناسیم.

در سال ۳۹۵ میلادی، امپراتوری بزرگ روم به دو کشور روم شرقی و روم غربی تجزیه شد. فرمانروایی روم شرقی که شامل شبه‌جزیره بالکان و آسیای صغیر بود، به دست امپراطور آرکادیس افتاد. آرکادیس دوباره نام شهر کنستانتینوپل را به بیزانس تغییر داد.

آرکادیوس با اولویت اسقف روم موافق نبود به همین دلیل، دین رسمی امپراتوری خود را با عنوان کلیسای ارتدوکس از کلیسای رومی جدا کرد. پس از آن روم شرقی با نام امپراتوری بیزانس صاحب تاریخ و تمدن و در نتیجه هنری خاص شد. از قرن پنجم تا پانزدهم میلادی این تمدن ادامه یافت و توانست، با حمله مکرر اقوام وحشی شمالی و نیز تجاوزات فرانسوی­ها، ایتالیایی­ها، بلغارها، ایرانیان، اعراب و ... را دفع کند. همچنین شهر بیزانس یک شهر بندری بود که اهمیت تجاری ویژه‌ای داشت به همین دلیل با تمدن­های روم، یونان، بابل، ایران و... در ارتباط بود. این عوامل باعث شد تا هنر، تمدن و معماری آسیای شرقی، در هنر، تمدن و معماری روم شرقی تاثیرگذار باشد.

هنر معماری در بیزانس تا قرن ۶ میلادی تحت تأثیر مسیحیت بود؛ اما با شروع حکومت یوستی نیانوس عظمتی بزرگ در آن نمایان شد. یوستی نیانوس در هنرپروری مانند کنستانتین بود و آثاری که از دوران حکومت او به وجود آمد، همگی شکوه و عظمتی شاهانه داشتند به طوری که دوران فرمانروایی او را به عنوان نخستین عصر طلایی هنر امپراتوری روم شرقی می­شناسند. بهترین گنجینه نخستین عصر طلایی امپراتوری روم شرقی اکنون در ایتالیا در شهر راونا کشف شده است.

شهر راونا در ساحل دریای آدریاتیک قرار داشت که از سال ۴۰۲ میلادی پایتخت روم غربی و پس از آن در پایان همان قرن مقر فرمانروایی ئتئدئریک پادشاه استوروگوت­ها شد. ئتئدئریک سبک و سیاق هنری کنستانتینوپل را می‌پسندید به همین دلیل در زمان یوستی نیانوس، شهر راونا به صورت یک پایگاه عمده برای گسترش نفوذ و سلطه بیزانس بر ایتالیا شد.

در اواخر قرن دهم با حمایت شاهان مقدونی دومین عصر طلایی معماری روم شرقی شکل گرفت. مشکل یک مکعب گنبد دار ساخته می‌شدند و سطوح دیوارهای بیرونی با نقش‌های برجسته با نقش‌های برجسته زیبایی خود را به رخ می‌کشیدند. از بناهای این دوره می‌توان کلیسای تئوتوکس و کاتولیکون در یونان و کلیسای سن مارکو در ونیز را نام برد.

ساختار معماری روم شرقی

ویژگی­های اصلی معماری روم شرقی را نمی­توان از ویژگی­­های هنر صدر مسیحیت مجزا کرد‌. کلیسای سان ویتاله که در اوایل قرن ۶، در روم غربی ساخته شد، معرف معماری روم شرقی یا همان معماری بیزانسی است. این کلیسا دارای پنجره­‌های بزرگ، یک پلان هشت‌ضلعی و گنبدی روی آن است. این بنا شباهت عجیبی با بنای آرامگاه سانتاکوستانستا در شهر رم دارد.

کلیساهای بیزانس از نظر پلان به سه گروه عمده تقسیم می‌­شوند که عبارت‌اند از:

نقشه باسیلیکایی

بناهایی که با پلن باسیلیکایی، در طول یازده قرن حاکمیت روم شرقی یا همان بیزانس ساخته شدند که شباهت­های زیادی به بالیسیکای رومی دارند. بالیسیکا نوعی تالار طویل با سقف­­هایی از جنس چوب است که ضلع در ورودی آن بلندتر از سایر اضلاع ساخته می­شد و در انتهای آن، دو مجسمه از شاه‌نشین به صورت قرینه ساخته قرار می­گرفت. در این پلان محور طولی که درگاه ورودی را به محراب کلیسا وصل می­کند، در هر طرفش یک یا دو ردیف دالان سرپوشیده فرعی قرار گرفته است. معمولاً قسمت فوقانی همین محور، به چند دهلیز یا اتاق­ حفاظت شده می­رسد. تفاوت اصلی این پلان­ با باسیلیکا رومی این است که محور عرضی ثانوی، عمود بر محور طولی قرار می­گیرد.

نقشه مرکزی

بناهایی با پلان مرکزی، از پلان­های بارز و مشخص معماری بیزانس است که در جای جای قلمرو امپراتوری دیده می­شود. منشأ این سبک روم بوده است اما در بیزانس به تکامل رسیده است. در این بناها، به جای توجه به محور طولی، تأکید بر نقطه مرکزی بنا است. این پلان در مقایسه با پلان محوری، به طور معمول مانعی بر سر راه گذر مستقیم از این فضا به مرکز بنا وجود ندارد. در این نوع بناها، محراب که قطب بنا به حساب می­آید، با تمام زیبایی و شکوهی که از آرایش آن به وجود می‌­آید، روی به فضایی مرکزی دارد؛ فضایی که مؤمنان را گرداگرد یکدیگر فرا می­‌خواند تا در مقابل مقدس­‌ترین مکان کلیسا، یعنی محراب، بایستند. از نمونه زیبای پلان مرکزی، می­توان به کلیساهای سان ویتاله در راونا، سن گریگوری در زوارتنتس و سانتاسرجیوس و باکوس در استانبول اشاره کرد.

کلیسای سان ویتاله در لیست میراث جهانی یونسکو قرار گرفته و ساخت آن در شهر راونا به دست اوستروگوت­ها توسط معماران بیزانسی در سال ۵۴۷ میلادی به پایان رسید. طراحی داخلی این با موزاییک­های زیبایی که از بهترین نوع موزائیک­های بیزانس در خارج از قسطنطنیه به حساب می‌­آیند کامل شده و به خوبی از آن محافظت می‌شود.

نقشه ترکیبی محوری و مرکزی

بناهایی که جزو این گروه قرار می­گیرند، عموماً ویژگی­های نخستین خود را از دست داده­اند. این گروه ترکیبی از دو پلان محوری و مرکزی تشکیل شده است. از بناهای شاخص آن کلیسای ایا صوفیه شهر استانبول است که از شاهکارهای معماری بیزانس به شمار می­رود.

کلیسای ایاصوفیه در سبک ترکیبی پلان محوری و مرکزی، در زمان فرمانروایی ژوستینین در استانبول فعلی ساخته شده است. این بنای زیبا بین سال­های ۵۳۲ میلادی تا ۵۳۷ میلادی یعنی اوایل قرن ششم ساخته شد. پیش از ساخت ایاصوفیه، کلیسای دیگری در آنجا قرار داشت که در شورش سال ۵۳۲ که نیمی از ساختمان­های شهر قسطنطنیه نابود شدند، ویران شد. بلافاصله پس از آن یوستینیانوس به معماران خود دستور داد تا آن بنا را با طرحی با شکوه­‌تر برپا کنند. نام­های دیگر این بنا، هاگیا صوفیه و حکمت مقدس است. معماران بزرگ این بنا آنتیموس ترالسی و اسیدروس میلو توسی نام دارند. ایا صوفیه بعد از سقوط قسطنطنیه و پیروزی عثمانی­ها در سال ۱۴۵۳ میلادی، با اعمال تغییراتی در ظاهر این بنا، به مسجد تبدیل شد. آن­ها بسیاری از موزاییک‌های این مکان را خراب کرده یا روی آن‌ها را پوشاندند. این بنا در سال ۱۹۳۵ به عنوان موزه بازگشایی شد.

نتیجه

معماری روم شرقی، به جهت ارتباط با بسیاری از کشورهای اطراف خود، تأثیر بسیار زیادی در سبک هنر و معماری جهان گذاشته است. به همین دلیل می­توان سبک­های متولد شده در بیزانس را در بسیاری از کشورهای اروپایی و آسیایی دید.